سلام ای قشنگ ترین آغاز

اگر آسمان بوی تو را نداشت پرنده پر نمی گرفت   اگر نام تو بر لبم نبود کسی از دلم خبر نمی گرفت

فانوس به دست پیش رویت می ایستم فقط نگاهت می کنم هزار منظومه شمسی در قلبم متولد میشودسیبی به من بده نانی تا مهربانی ات را دوباره ببویم اگر آخرین قطار برود بهشت خالی میشود به جستجوی تو ژاهایم را فرسوده دور دست ها میکنم و غافلم از این که این نان که در سفره است بوی شاداب تو را .می دهد.

Thumbnail