هدیه روز
سه درخت بودند هریک آرزویی کردند اولی آرزو کرداز چوبش صندوقچه جواهرات بسازند ازآن ظرفی برای غذا ساختند دومی آرزو کردکه از چوبش کشتی بسازند ازان قایقی کوچک ساختند سومی گفت هر چه میخواهند بسازند فقط تنها نشانه ای باشد از حضور خداوند وازان ستون یکی از مساجد مسلمانان را ساختند،هیچ آرزویی در سر نمی شود مگر آنکه توان انجام دادنش را به تو داده باشند پس آرزوی بزرگ کن.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۸۶ ساعت 17:16 توسط افسانه
|